آقای سین

مختصری از احوالات آقای سین...

آقای سین

مختصری از احوالات آقای سین...

اعتماد از دست رفته

شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۴۹ ب.ظ

این مدت هر کسی که سعی دارد به من نزدیک شود را زخمی میکنم! گاهی با یک کنایه و گاهی با یک حمله تمام عیار به وسیله ی کلمات! تمام وجود او ‌را جوری به رگبار کلمات می بندم که فرصت هیچ واکنشی پیدا نکند و سریع فاصله بگیرد! 

کاش می شد یک نوشته ای به خود آویزان می کردم با این عنوان که «خطر انفجار، نزدیک نشوید!» راستش را بخواهید دیگر نه میتوانم به کسی اعتماد کنم و نه از خودم مطمئن هستم که می توانم کسی را به قلبم راه دهم...

۹۷/۰۸/۱۲
آقای سین

اعتماد

عشق

نظرات (۲۴)

که تا ناگه ز یک دیگر نمانیم
چو مؤمن آینه مؤمن یقین شد
چرا با آینه ما روگرانیم
کریمان جان فدای دوست کردند
سگی بگذار ما هم مردمانیم
فسون قل اعوذ و قل هو الله
چرا در عشق همدیگر نخوانیم
غرض‌ها تیره دارد دوستی را
غرض‌ها را چرا از دل نرانیم
گهی خوشدل شوی از من که میرم
چرا مرده پرست و خصم جانیم
چو بعد از مرگ خواهی آشتی کرد
همه عمر از غمت در امتحانیم
کنون پندار مردم آشتی کن
که در تسلیم ما چون مردگانیم
چو بر گورم بخواهی بوسه دادن
رخم را بوسه ده کاکنون همانیم
خمش کن مرده وار ای دل ازیرا
به هستی متهم ما زین زبانیم
:)
پاسخ:
قشنگ بود :)
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
مصراع اول جا موند:)

پاسخ:
یه چیزی داره بیان به اسم ویرایش کامنت، میشه بعد از این که کامنت گذاشتین اونو ویرایش کنید :)))
۱۲ آبان ۹۷ ، ۲۲:۱۱ دخترِ بی بی
فکر میکنم این حالت موقتی باشه
پاسخ:
ان شا الله موقت باشه :)
چی شد؟ قبل محرم قرار بود برید برای امر خیر، چیز بدی پیش اومد خدایی نکرده؟
پاسخ:
امر خیر سر جاشه اگه پیدا بشه مورد مناسب با وضعیت من :))

از لحاظ احساسی خیلی صدمه دیدم، نمیدونم بتونم به کس دیگه ای اعتماد کنم یا نه
تازه شدین مثل من که تا سلام به علیک نرسیده طرف رو بلاک میکنم
همه ی رابطه ها و سلام و علیک ها برام بی معنیه به طرز غریبی.
یکی از خواستگارهای سابقم که جواب منفی داده بودم  بهش بعد از دلت اکانت و جوین شدن دوباره پیام داد بهم، یه جوری باهاش حرف زدم که گفت گویا مزاحمم منم گفتم مراحم هم نیستین قطعا :)
بعد زدم بلاکش کردم ایشونم متقابلا منو بلاک کردن
همینقدر بی اعصاب
پاسخ:
چند سال عمرمو گذاشتم برای فک کردن بهش! عدالت نبود که اینجوری بازی بخورم :|
امیدوارم کسی پیدا بشه که بتونم روش حساب کنم
۱۲ آبان ۹۷ ، ۲۲:۴۰ مریــــ ـــــم
جا داره بگم ادم‌از یه جایی به بعد اینطوری میشه
:|
پاسخ:
از اشتباه اول به بعد :))
میگذره این روزهام :)
کافیه آدمی که باید بیاد وارد زندگی تون شه
پاسخ:
امیدوارم بیاد اون کسی که قراره منو به خوب بودن انسان ها امیدوار کنه
ای بابا... :|
برا خیلیا تو یه برهه ای این حس و حال پیش میاد ولی خب زیاد بهش پر و بال ندین تا بگذره...

ایشالا خبرای خوب اینجا بدین...

پاسخ:
مثل کسی هستم که تمام پس اندازشو جمع کرده و یه خونه پیش خریده حالا خونه ای در کار نیست! با این تفاوت که من عمرمو سرمایه گذاری کردم و به باد دادم!

ان شا الله 
۱۳ آبان ۹۷ ، ۰۰:۱۳ آشنای غریب
من هنوز به اون نتیجه نرسیدم که با همه دعوا میکنم
ولی اهل خانه بهم میگن پرخاشگر :))
پاسخ:
نه اتفاقا من با همه دعوا ندارم. فقط کسایی که فک کنم دارم بهشون علاقه مند میشم یا بهم علاقه مند میشن!! 
بعد از عشق اول ؟ :))
پاسخ:
بعد از اشتباه اول :)))
آفرین :)))
پاسخ:
قربانت :))
پیدا میشه ان‌شاءالله :)
عشق بی‌خبر میاد و در میزنه ، امیدوارم به زودی در خونه‌ی شما رو هم بزنه، از اون عشق‌های موندگار که حال خوب کن باشه :)
بی‌اعتمادی درد بدیه، آدم رو خیلی ازار میده.
پاسخ:
مثل باران بهاری که نمیگوید کی
بی خبر در بزن و سر زده از راه برس! :))


به نظرم اینطور نیست البته، درمورد عشق ماندگار باید خودمون بسازیمش! باید با چشم باز انتخاب کنیم کسی رو که لیاقت عشق ورزیدن رو داشته باشه و بعد تمام وجودمون رو به پاش بریزیم :))
اره از همین شعره وام گرفتم، چرا بلدش بودید اخه؟:دی

منم نگفتم چشم بسته و چراغ خاموش جلو برید که، میگم یه دفعه‌ای یه آدم خوب سر راهتون قرار بگیره، آدم خوب رو که نمیشه ساخت باید پیدا بشه، البته پسرها میتونن خودشون هم برن پیدا کنن :D
آره خلاصه خدا یه خوبش رو بده بهتون :)
شما ۵،۶ تا کیس نداشتید؟ چی شد پس؟ :)
پاسخ:
من نداشتم، مامان خانم دارن :)

مشکل ترس از اعتماد کردنه و اینکه یه زندگی ای رو شروع کنی که واقعا عاشق شریکت باشی وگرنه این همه آدم ازدواج میکنه چندتاشون عاشق همدیگه هستن و عشق موندگار دارن؟ خیلی کم 
۱۳ آبان ۹۷ ، ۱۲:۱۳ آقای سر به هوا :)
الان من کامنت میزارم هم زخمی میشم؟!
پاسخ:
:)))
نه شما از این تحریم معاف هستید! :)
یک کاغدی بچسبونید و بنویسید تا اطلاع ثانوی تعطیل..

راحت:)
پاسخ:
والا خیلی خوب بود اگه می شد :)

حوصله عشق و عاشقی ندارم دیگه
سلام

خوووبببیییییییی؟؟؟؟؟؟؟ 
(ازترس انفجارجیغ بنفشی میزند وفرار میکند ) :دی
پاسخ:
علیک سلام
خوبم :))

هرچی میکشیم از این رنگ بنفش میکشیم! 
۱۳ آبان ۹۷ ، ۲۳:۳۰ جناب منزوی
سلام
الان حالتون چطوره؟ :)
پاسخ:
علیک سلام
الان دارم آماده خوابیدن میشم :))
شما چطوری؟
۱۳ آبان ۹۷ ، ۲۳:۴۴ جناب منزوی
خوبم به خوبی شما :)
پس هیچی دیگه شبتون بخیر :)
پاسخ:
دیر کامنت گذاشتی خوابم برد :))
شبت بخیر
۱۶ آبان ۹۷ ، ۱۸:۴۵ آسـوکـآ آآ
امیدوارم تو یه دوره کوتاهی این حس و حالتون بگذره و تموم شه...

پاسخ:
خیلی ممنونم
منم امیدوارم تا جمعه که صفر تموم میشه این حال و هوا هم تموم بشه :)))
خدای نخواسته که طلاق نداشتید مانند بنده؟
پاسخ:
نه
فقط از لحاظ عاطفی :| 

توی محاسبات زندگیم بیش از اندازه به شخص خاصی بها و ارزش دادم و این معادله زندگیم رو تا حدودی بهم زد، بازنویسی اساسی انجام دادم وخیلی سختگیرانه و حالا دیگه جایی برای اعتماد به اشخاص نگذاشتم 
۱۷ آبان ۹۷ ، ۱۹:۰۷ آشنای بی نشان
گاهی برای آدم این شرایط روحی پیش میاد
پاسخ:
واقعا گاهی برا آدم پیش میاد؟
یعنی اینقدر آدم قدرنشناس پیدا شده که همه خیانت به احساسشون رو تجربه میکنن گاهی؟
۱۷ آبان ۹۷ ، ۲۱:۱۱ آشنای بی نشان
بالاخره تو زندگی هر کسی آدم به یکی اعتماد میکنه و پشیمون میشه
به نظرم همه تجربه میکنن همچین شرایطی رو
پاسخ:
امیدوارم تو زندگی هیچکسی این اتفاق پیش نیاد
منم
وبدتر در مقابل ادمی که میخواد با حرفای چرب خامم کنه
پاسخ:
حرف های چرب را با رسم شکل توضیح دهید
شما بخوانید زبان بازی 
پاسخ:
آها...
نه کلا من نمیذارم به اون مرحله برسه اصلا :))

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آقای سین

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی!

پیام های کوتاه
  • ۲۵ خرداد ۹۶ , ۲۲:۳۲
    علی