آقای سین

مختصری از احوالات آقای سین...

آقای سین

مختصری از احوالات آقای سین...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لحظه های بی تو بودن» ثبت شده است

صدای حی علی فلاح تمام خیابان را در بر گرفته است و قطره های درشت باران توی صورتم، که از سرما تقریبا بی حس شده است، می خورد اما بی توجه به سرما به راه خود ادامه میدهم و آرام دانه های تسبیح را میان انگشتانم جا به جا میکنم خیابان به گونه ای خلوت در نظرم می آید که انگار در شهری متروکه قدم برمیدارم و با اینکه تازه آفتاب غروب کرده سیاهی ابر ها همه نور را بلعیده و صحنه ای بس خوفناک رقم خورده و در این میان تنها چیزی که ذهن من را مشغول کرده است تو هستی!

اینکه تمام لحظاتم را با یاد تو سپری میکنم چیز تازه ای نیست اما این بار تمام دغدغه ها و افکارم را اینقدر به حاشیه رانده ام که دیگر به جز فکر تو چیزی در من وجود ندارد و چقدر اینجا پر شده است از نبودنت...

۱۲ نظر ۰۷ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۵۰
آقای سین
آقای سین

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی!

پیام های کوتاه
  • ۲۵ خرداد ۹۶ , ۲۲:۳۲
    علی