آقای سین

مختصری از احوالات آقای سین...

آقای سین

مختصری از احوالات آقای سین...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اعتماد» ثبت شده است

این مدت هر کسی که سعی دارد به من نزدیک شود را زخمی میکنم! گاهی با یک کنایه و گاهی با یک حمله تمام عیار به وسیله ی کلمات! تمام وجود او ‌را جوری به رگبار کلمات می بندم که فرصت هیچ واکنشی پیدا نکند و سریع فاصله بگیرد! 

کاش می شد یک نوشته ای به خود آویزان می کردم با این عنوان که «خطر انفجار، نزدیک نشوید!» راستش را بخواهید دیگر نه میتوانم به کسی اعتماد کنم و نه از خودم مطمئن هستم که می توانم کسی را به قلبم راه دهم...

۲۴ نظر ۱۲ آبان ۹۷ ، ۲۱:۴۹
آقای سین
آقای سین

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی!

پیام های کوتاه
  • ۲۵ خرداد ۹۶ , ۲۲:۳۲
    علی