آقای سین

مختصری از احوالات آقای سین...

آقای سین

مختصری از احوالات آقای سین...

شیرازِ یهویی با اتوبوس + بلاگر ناشناس

دوشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۳ ب.ظ

طوری دانشجو باشید که اگر بعد از ۲ سال رفتید دانشگاه از حراست جلوی در تا کارمندان دانشگاه  شما را به اسم و فامیل بشناسند.

بعد از یک سال و سه - چهار ماه به رفیق جان جانانمان حضرت شاهچراغ سر زدیم. خلاصه شما مثل ما بی معرفت نباشید و زود به زود به دیدار رفقایتان بروید.


+ توی اتوبوس شیراز - دزفول یک نفر بود که دائم با گوشیش بلاگ ها مختلف رو انگار میخوند و نظر میداد. (نه این که توی گوشی ملت سرک بکشم اصلا، فقط اینکه یه ردیف جلوتر و توی قسمت روبروی من بود و زوم کردنای روی صفحات مختلف که بعد از چند ثانیه نور سفید گوشی لود میشدن مشخص بود که دائم داشت وب مرور میکرد و کامنت میذاشت) خواستم ازش بپرسم شما هم بلاگر هستین؟ ولی خب فکر کردم ممکنه فکر بدی کنه ولی الان که اومدم خونه احساس میکنم باید ازش می پرسیدم. 

۹۷/۰۹/۱۹

نظرات (۱۶)

باشه شما دانشجوی شناخته شده
پاسخ:
:)
هرچه دوران کارشناسی درخشان بود و پر فعالیت برام ارشد هیچ...
یکی از دلایل انصرافم همین بی فعالیتی بود احتمالا
۱۸ آذر ۹۷ ، ۱۷:۴۰ سوته دلان
شما بگو ده سال!
هر سری می‌رفتیم باز میگفتن کارت نشون بده! :|

شاهچراغ و در کل شیراز تا به حال نرفتم و خیلی دوس دارم برا یک بارم که شده برم...
پاسخ:
شاهچراغ و شیراز ارزشش رو داره به عنوان مقصد اولین سفرتون در آینده انتخابش کنید :)

ما بعضی اوقات امتحان هم بی کارت میرفتیم :))
الان اگه حراست در دانشگاه ما رو بشناسه زشت نیست؟ چکار میکردید و با چه ریختی می‌رفتید که حراست دقیق میشناسه شما رو ؟:))
پاسخ:
بله بله حق با شماست
نکته ی ظریفی بود، دقیقا بعضیا اینقدر قانون شکنی میکنن با حراست آشنا و حتی رفیق میشن!
اما ما صرفا بخاطر تلاش و کوشش فراوان توی همه برنامه های فرهنگی-اجتماعی-سیاسی آشنا میشدیم با همه :)
۱۸ آذر ۹۷ ، ۱۸:۳۴ جناب منزوی
سلام بر شما و رفیق جانان :)
تو سربازی هر بار که مرخصی شهری می گرفتیم به ایشون عرض ادب می کردیم.
پاسخ:
علیک سلام :)
پس خدمتتون شیراز بوده... شیراز خدمت کردنم توش از بودن توی شهرای دیگه سر تره به نظرم :)))
۱۸ آذر ۹۷ ، ۱۸:۵۴ آقای سر به هوا :)
منو حتی استادی که همه کلاسهاش حاضر بودم هم نمیشناسه!
پاسخ:
اگه درست رو میخونی که نشناسه مهم نیست
ولی اگر نیاز هست که آخر ترم زنگ بزنی به استاد، بهتره یه راهی برای آشنا شدن باهاش پیدا کنی :))))
:))

التماس دعا 
پاسخ:
حاجت روا :))
۱۹ آذر ۹۷ ، ۱۹:۲۵ حسن قاسمی
"مشخص بود که دائم داشت وب مرور میکرد و کامنت میذاشت"

این یکی از ویژگی های نفرات برتر بیانه 😂😂😂

نکنه مرتضا بوده؟ 😂
پاسخ:
آره دقیقا،کار دیگه ای نمیتونست بکنه :))
خیر ،خانم بود! اگر آقا بود که صد درصد تو دقیقه اول بهش میگفتم بلاگر هستی یا نه :)
ما رو هم فقط اساتیدی که‌مینداختن میشناختن:)
به به شیراز خوش بگذره
دزفول؟؟
نکنه هم شهریمD:
پاسخ:
استادا یه ضرب المثل دارن بین خودشون که میگه:استادی که نندازه استاد نیست :)
ممنون

چه جالب دزفولی هستین؟
البته من دزفولی نیستم فقط داشتم رد میشدم :)))
اگه می‌پرسیدید اشنایی خوبی نمی‌شد، چون اینجوری فکر میکرد انقدر فضولید که داشتید تو گوشیش نگاه می‌کردید :)
پاسخ:
فضول نیستم خودش خیلی ضایعانه و پر شور داشت فعالیت بلاگرانه میکرد :|
تو گوشیشم نگاه نکردم فقط نور سفیدش و حرکاتش... فکر میکردم توضیحم کامل بوده باشه!

با حراست رفیق شدن هم ایده‌ی خوبیه‌‌ها، دیگه بهت گیر نمیده :)))
پاسخ:
خیلی ایده خوبی نیست (بعضی از حراستیا نامردن و دنبال سو استفاده)
یه مورد اسفناک کشف کردیم توی دانشگاه که واقعا اذیت شدیم با فهمیدنش البته خداروشکر به سزای اعمالش رسید :)
عههه می‌پرسیدید شاسد آشنا بود :))
پاسخ:
برای همین پست گذاشتم. حداقلش شاید آشنا باشه و اینجا بگه (البته بعید میدونم احتمالش نزدیک به صفر هست) ولی باید میپرسیدم
چه جالبب....ینی کی میتونه باشه؟://خیلی کنجکاوم
پاسخ:
از مسیری که رفت و مکالمات تلفنیش این جور فهمیدم که پلدختری هست احتمال قریب به یقین
ولی من تا حالا بلاگر پلدختری ندیدم توی بیان :))
۲۰ آذر ۹۷ ، ۱۶:۰۷ نـــای دل
زفتید دعامون کنید...
پاسخ:
محتاجیم 
ان شا الله دفعه ی بعد :)
۲۰ آذر ۹۷ ، ۲۱:۱۱ آقای سر به هوا :)
اگه سوال پرسیدن به لو رفتن وبلاگت برسه نپرسی بهتره
دوست ندارم تو واقعیت بلاگرها رو ببینم...
پاسخ:
اینقدرم اوضاع روزگار بد نیست که نشه به هیچ کس اعتماد کرد :)
کاش می‌پرسیدین
پاسخ:
آره ولی دیگه گذشته :))
۲۵ آذر ۹۷ ، ۰۴:۳۷ آسـوکـآ آآ
متاسفانه یکی از مضرات اینکه بشناسنت تو دانشگاه اینه که هر جا بری می پرسن:"دفاع کردی؟" :|
پاسخ:
دفاع کردی، هنوز تموم نکردی، پدر/مادر بزرگ دانشگاه، ...
کلی از این مسائل و القاب و عناوین نصیبت میشه :))

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
آقای سین

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی!

پیام های کوتاه
  • ۲۵ خرداد ۹۶ , ۲۲:۳۲
    علی