زندگی کردن بدون تلفن همراه!
بیش از یک هفته از سرقت/مفقود شدن تلفن همراهم می گذرد! و تقریبا به نبود آن عادت کردم. تلفن همراه، همین دستگاه کوچک چند صد گرمی، چنان تغییراتی در زندگی ام ایجاد کرده بود که تنها الان و در نبودش میتوانم آن ها را درک کنم.
با اینکه روزهای اول برای ساده ترین کارها به مشکل میخوردم و مدام مزییت های آن جلوی چشمم می آمد اما حالا با گذشت زمان کم کم متوجه میشوم که چه حجمی از وقت من را پر کرده بود.
روزهای اول مدام در خانه دور خودم میچرخیدم و قدم میزدم و مثل کسی که از وقت مصرف موادش گذشته باشد بیقرار و ناشکیبا و پریشان بودم.
بدون شک خیلی زود سبک زندگی مدرن مرا مجبور به بازگرداندن این وسیله کوچک دوست داشتنی خواهد کرد اما میخواهم تلاش کنم تا روزهای بیشتری را، هرچند با سختی، بدون آن سر کنم. البته اینکه برای خرید تلفن همراه باید بخش قابل توجهی از پس اندازم را، (با این قیمت های سرسام آور و در این اوضاع افتضاح اقتصادی بنفش مایل به قهوه ای) خرج کنم هم در این موضوع بی تاثیر نیست!